از آنجائیكه اعتقاد به ضرورت وجود رقابت به عنوان یك اصل مسلم در فراشدهای سیاسی، آنرا از شاخصهای نظام مردمسالار دینی قرار میدهد كه در شرایط مطلوب از كار ویژهی مختلفی از جمله ثبات سیاسی، پویایی و نشاط سیاسی و اجتماعی، تقویت وفاق اجتماعی برخوردار خواهد بود اما در عین حال قائل شدن به این نكته كه صرف وجود تكثر در آرا و رقابتهای سیاسی ـ اجتماعی ارزش
قیمت فایل فقط 4,900 تومان
بررسی علل رقابتهای مثبت و منفی و تأثیر آن بر امنیت ملی كشور ایران
از آنجائیكه اعتقاد به ضرورت وجود رقابت به عنوان یك اصل مسلم در فراشدهای سیاسی، آنرا از شاخصهای نظام مردمسالار دینی قرار میدهد كه در شرایط مطلوب از كار ویژهی مختلفی از جمله ثبات سیاسی، پویایی و نشاط سیاسی و اجتماعی، تقویت وفاق اجتماعی برخوردار خواهد بود. اما در عین حال قائل شدن به این نكته كه صرف وجود تكثر در آرا و رقابتهای سیاسی ـ اجتماعی ارزشهای پیشگفته محقق نخواهد شد.
رقابتهای سیاسی زمانی میتواند ارزشمند تلقی شود كه به پراكندگی و تفرق سیاسی منجر نگردد، از این رو وجود رقابت در جامعه به تنهایی نمیتواند راه حل اساسی تلقی شود. رقابت خود نیازمند بسترها و شرایطی از جمله فرهنگ سیاسی، وجود روحیه انتقادپذیری دگرپذیری و پایبندی به مقررات، وجود نهادهای مدنی و عدالت اجتماعی است كه به همگرایی و وفاق ملی منجر گردد.
از این رو برای اینكه رقابتهای سیاسی بتواند در درون نظام سیاسی كشور بصورت منطقی و سالم جریان یابد ضرروی است اقدامات زیر صورت پذیرد:
الف) كشور ایران از آنجا كه از حكومت دینی برخوردار است، در سطح مدیریت راهبردی با سه دسته از منفعتهای عمده مواجه است:
1ـ منفعتهای عام و ملی.
2ـ مصلحتهای شرعی و دینی.
3ـ منفعتها، مصلحتها و علاقههای فردی، شخصی، خانوادگی و گروهی.
بدیهی است هر سه دسته از منفعتهای یاد شده جزو ماهیت تصمیمگیری و مدیریت راهبردی كشور محسوب میشوند كه بیتوجهی به هر یك از این سه بُعد میتواند موجب نارضایتی شده، به بروز خشونت بینجامد. مدیریت راهبردی كشور بایستی در سیاستگذاریها و تصمیمگیریهای كلان كشور با ایجاد آمیزهای كارآمد از سه مؤلفه منافع ملی، مصالح شرعی و علایق و منافع فرد فردِ جامعه، باز شناسی چهارگانه زیر انجام دهد:
1ـ بازشناسی دینی و تبیین مصالح شرعی و دینی و التزام به آنها.
2ـ بازشناسی ملی و تبیین منافع عام و ملی و تعقیب آنها.
3ـ بازشناسی سیاسی در سطوح فردی و گروهی، دریافت مقتضیات انسان، به رسمیت شناختن حقوق شهروندی و فراهم آوردن بستر و زمینههای تحقق آنها.
4ـ بازشناسی حوزههای رقابت و تبیین مرزها و نمادین سیاسی كشور و طراحی ساز و كارهای اجرایی برای رعایت و التزام به آنها.
ب) همانگونه كه گفته شد یكی از مشكلات اساسی در فرایند رقابتهای سیاسی، جامعهناپذیری سیاسی و در نتیجه نداشتن فرهنگ رقابت است.
یكی از راههای اساسی رفع این معضل، تحول در نظام آموزشی كشور است به گونهای كه بتوان در تحقق فرآیند جامعهپذیری سیاسی كه رقابت پذیری سالم، تحملپذیری غیر و رقیب، حقوق شهروندی پرهیز از مطلقانگاری خود، برخی از شاخصهای آنست گام برداشت؛ همچنین در این فرایند باید رعایت قاعده بازی سیاسی، قانونهای موضوعه، میثاقهای ملی و همزیستی مسالمت آمیز در صدد برنامههای آموزشی قرار گیرد. رسانههای جمعی، مطبوعات، خانواده و دین از جمله مجاری عمده و اساسی فرهنگپذیری سیاسی بشمار میآید كه بایستی در برنامهریزی بصورت جدی مدنظر قرار گیرد.
ج) گسترش فرهنگ مشاركتی:
یكی دیگر از راهكارهایی كه تحلیلگران برای رهایی از بنبست خشونتهای رقابتی پیشنهاد میكنند آغاز تمرین رقابت در حوزههای كوچكتر و تعمیم آن در سطح اجتماعی ملی است. این گروه معتقدند قبل از آن كه حقوق سیاسی افراد جامعه به رسمیت شناخته شود و حتی پیش از آن كه توده مردم بتوانند فعالیت سیاسی بكنند ضروری است اعضای جناحها به فعالیت بازی سیاسی روی آورند و حقوق سیاسی اعضای جناحهای سیاسی را به رسمیت بشناسند. لازم است افراد در جامعه نخست فعالیتهای سیاسی خود را در یك حوزه كوچكتر به آزمون گذاشته تا پس از آن كه به شكل عرف و عادت درآمد و به تجربه در سطح رفتار فردی كشیده شد بتدریج و گام بگام به حوزههای بزرگتر جامعه انتقال داده شود تا از این طریق فرهنگ مشاركتی در جامعه رواج یافته و شهروندان بدان خو گیرند.
این شیوه ضمن آنكه قاعدههای بازی سیاسی را به افراد واكنشگران میشناساند، روحیه تعامل و همزیستی با رقبا را در آنها تقویت و جمعگرایی را در جامعه افزایش میدهد. تشكیل گروههای دوستی، تشكلهای عام المنفعه خیریهای و اتحادیههای صنفی از جمله گروههای كوچكی هستند كه میتوانند تمرین مشاركت و رقابت از طریق آنها آغاز شود.
د) یكی دیگر از راهبردهایی كه برای خروج از بحرانهای سیاسی ناشی از رقابتهای سیاسی پیشنهاد میشود تدوین چارچوب مناسب برای تحقق فراشدهای رقابتی است این چارچوب باید بگونهای باشد كه:
اولا: خطوط قرمز و مرزهای نمادین اجتماع ملی به گونهای شفاف تعریف و تعیین شده باشند تا حزبها به سادگی بتوانند این خطوط را تشخیص داده و از آنها پیروی نمایند.
ثانیاً: قاعدهها و چارچوب یاد شده از فراخی لازم برخوردار باشند، به نحوی كه افراد و گروهها به سادگی خودی و غیرخودی تلقی نشوند.
ثالثاً: در تنظیم قاعدهها و چارچوب یاد شده شرایط زمانی، مكانی، قومی، فرهنگی و دینی لحاظ گردد، به نحوی كه تمامی گروههای قومی، سیاسی و دینی كه كلیت و اصل نظام و بنیادهای سیاسی ـ دینی آن را پذیرفتهاند بتوانند در آن فعالیت و رقابت كنند.
رابعاً: این خطوط قرمز و مرزهای نمادین نباید به گونهای متعدد و متراكم ترسیم شوند كه با گسترش دامنة این خطوط، محدودیتها و ممنوعیتهای زیادی برای گروهها، افراد و نخبگان ایجاد شود زیرا در حالت تراكم و تكثر خطوط قرمز و ممنوعه، حیطه فعالیت افراد و گروهها تنگ و محدود شده و آنها در جریان فعالیتها به سادگی با این خطوط برخورد و آنرا نقض خواهند كرد. بنابراین در طراحی مرزهای نمادین و خطوط ممنوعه در نظام سیاسی بر دو اصل باید تاكید كرد.
1ـ محدود بودن این خطوط
2ـ تكیه بر برائت افراد و گروههای سیاسی
خامساً: ساز و كارهای تضمینی طراحی شود به گونهای كه سرپیچی و رعایت نكردن افراد و گروههای سیاسی از خطوط قرمز با هزینههای سنگین همراه باشد.
هـ) گفتمان رقابت در ایران باید به گونهای در برنامههای كلان كشور، طراحی و تنظیم گردد كه رقابتهای سیاسی از مرحله «محدودسازی» آغاز و پس از طی كردن مرحله «تثبیت» به مرحله «تكثر» ختم گردد. در مرحله محدودسازی؛ هدف، جلوگیری از بروز و ظهور حزبها و گروههایی است كه با كلیت نظام و بنیادهای دینی آن مخالف بوده، درصددند فضای رقابتی جامعه را آلوده، با فرصت طلبی، قدرت سیاسی را تصاحب كنند. در مرحله دوم؛ هدف، فراهمسازی شرایطی است كه حزبها و گروههای سیاسی و انقلابی و مورد تأیید، امكان حضور یافته و با ایجاد آگاهی سیاسی در اعضا و تودهها و نخبگان سیاسی بتوانند به تدریج وارد عرصه فعالیتهای سیاسی و رقابتهای صحیح گردند.
و در مرحله تكثر؛ به رقابت به عنوان عامل تثبیت سیاسی و افزایش وفاق، نگریسته شود. در این مرحله بایستی شرایط مناسب برای گسترش فعالیتهای حزبی و رقابتهای سیاسی فراهم گردد. حزبها و گروههای موجود مورد حمایت قرار گیرند و امكانات برای تأسیس نهادهای جدید و تازه فراهم شود. بدیهی است هدف از مرحله بسط و گسترش؛ رقابتهای سیاسی سالم است.
پیشینة تحقیق
در پژوهش حاضر مفروض گرفتن رقابت به عنوان یكی از مكانیزمهای مهم تكامل و پیشرفت جامعه سیاسی و كارآمد كردن نظام سیاسی با نگرش حفظ مصالح نظام در چارچوب امنیت و حفظ آن كه یكی از اساسیترین دغدغههای اندیشهگران ایرانی بوده و هست.
با توجه به قومیتهای مختلف و متعدد در حوزه سرزمینی ایران پرداختن به رقابتهای مثبت و تحولآور آن كه امنیت ایران به ثبات میرساند یكی از وظایف ملی و مهینی و تعهد اسلامی هر ایرانی است لذا بنظر میرسد در دهة قبل به صورت گسترده به این امور پرداخته نشده است و یا اگر هم كاری انجام شده محدود و در خود نظام جمهوری اسلامی در حال حاضر قابل بهرهمندی كافی نیست لذا پژوهش حاضر در عین حال كه یك مبحث از تاریخ رقابتهای ایران اسلامی را بررسی میكند و امیدوار هستیم با نگاه نقادانه و پژوهشگرانه بتوانیم نتایج علمی و مستدلی را ارائه نمائیم.
هدف پژوهش
این پژوهش بررسی علل رقابتهای مثبت و منفی و تأثیر آن بر امنیت ملی كشور ایران را دنبال میكند كه رشد و آگاهی سیاسی ملت ایران و مشاركت سیاسی آنان در عرصههای مختلف سیاسی بعد از انقلاب میباشد كه با بررسی جوانب، آن منافع این رقابت كه باعث تصمیمسازیهای آگاهانه و ایجاد اقتدار بینالمللی و پذیرش نظام بینالملل و ثبات سیاسی چند برابر میكند و باعث وفاق اجتماعی و تسریع در بدست آوردن هدفهای بزرگ و بلند را كه خواسته هر ملت در عرصههای اجتماعی ـ سیاسی ـ اقتصادی و … را بدنبال دارد خواهد شد.
سؤال اصلی
رقابتهای سیاسی چه تأثیری بر امنیت ملی دارد؟
سؤالات فرعی
1ـ شاخصهای وفاق در جمهوری اسلامی چیست؟
2ـ شاخصهای رقابت سیاسی در جمهوری اسلامی چیست؟
متغیر مستقل: رقابت سیاسی
متغیر وابسته: امنیت ملی
متغیرهای دخیل
1ـ رشد افكار عمومی، وجود افكار متنوع و اندیشهها و گرایشهای سیاسی متكثر در كشور.
2ـ منازعات لجام گسیخته و اختلافات غیر اصولی و نابهنجار فعالان سیاسی.
3ـ زایش ناقص تخرب و فرهنگ رقابتی و نیز برخی عوامل تاریخی سیاسی در حیات سیاسی كشور.
4ـ رقابتهای سیاسی عمدتاً شكل غیر اصولی و دور از عقل و اعتدال به خود گرفته و گاهی منجر به تضعیف همبستگی ملی، كاهش ضریب وحدت و امنیت ملی شده است.
فرضیه اصلی
رقابتهای سیاسی در تأمین امنیت ملی و تقویت آن عامل ثبات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و ... خواهد بود و تأمین امنیت در هر جامعهای زمینهساز تأمین منافع ملی ملتها و دولتها در عرصههای مختلف داخلی و خارجی خواهد شد.
فرضیههای فرعی
1ـ كسب قدرت در رقابتهای سیاسی هدف نهایی نیست، بلكه قدرت برای حفظ و بسط ارزشهای حق و عدالت است.
2ـ منافع شخصی، امتیازات و پاداشها، منشأ و انگیزه اصلی رقابت نیست.
3ـ نهادینه كردن مشاركت مردم در تعیین سرنوشت و تسهیل در پیگیری مطالبات خویش یكی از هدفهای رقابت سیاسی است.
چرا رقابت سیاسی بوجود آمده؟ و خاستگاه آن در میان چه قشری از اجتماع است؟ و این رقابت چه تلازمی با امنیت ملی دارد؟ و آیا امنیت ملی عامل پایداری رقابتهای سیاسی است؟ و چه نوع رقابتی عامل پایداری امنیت ملی میگردد؟
روش آزمون فرضیه
روش آزمون فرضیه در این پژوهش بصورت مطالعات كتابخانهای است؛ همچنین در این راستا از تحلیلهای سیاسی نیز بهرهبرداری شده است.
اهمیت اثبات فرضیه
اثبات فرضیه اصلی پژوهش در واقع روشن ساختن ماهیت پژوهش در جهت اثبات تأثیر رقابتهای سیاسی بر امنیت ملی است تا از این طریق بتوان گامی در جهت شناخت رقابت از جهات مختلف و چگونگی هدف گذاری گروههای سیاسی موجود در جامعه را كه به امنیت ملی جامعه و كشور خود تلاش دارند یا در جهت تخریب پایههای امنیتی گام برمیدارند را تبیین میكند.
سازماندهی پژوهش
پژوهش حاضر شامل سه بخش است:
بخش نخست پژوهش، دربرگیرنده كلیات نظری و بررسی اجمالی است كه شامل هفت فصل میگردد:
در فصل اول، طرح مسئله است.
فصل دوم این بخش، مبانی نظری مفهوم رقابت و معانی لغوی و اصطلاحی و الگوهای رقابت سیاسی بیان شده است.
فصل سوم این بخش به ماهیت و چیستی رقابت سیاسی كه تكثر سیاسی و پلورالیسم و صور متفاوت تكثیر سیاسی چون تكثر سیاسی متوازن، آزادی و آزادی فراقانونی، پیشگیری از استبداد اكثریت حاكمیت مقتدر نهادمندی و مرزهای وفاق سیاسی است اشاره شده است.
فصل چهارم این بخش، به آسیبشناسی رقابتهای سیاسی در ایران، كه با استدلال منتقدان تحلیل شده و نبود و ضعف جامعهپذیری سیاسی در میان نخبگان و نهاد دولت و مردم پرداخته است.
فصل پنجم این بخش، به الگوهای مختلف مورد بحث در رقابتهای سیاسی چون الگوی تكثرگرا، یكسان انگار، تثبیتگرا و جهت شناخت حوزههای آن به نهادهای رقابت و سپس تفاوت رقابت و مشاركت و عوامل تعیین كننده مشاركت سیاسی پرداخته شده.
فصل ششم این بخش، شاخصهای رقابت سیاسی در سطوح پنهان و آشكار و شاخصهای وفاق در جمهوری اسلامی و مدل رقابتی وفاقزا بصورت نمودار ارائه گردیده است.
فصل هفتم این بخش، به جنبشهای ساختاری و چالشهای مربوط به باز تقسیم قدرت در ایران و چالشهای مطبوعات در روند رقابتهای سیاسی درون ساختاری و تجربه حزبی در ایران و زمینه تاریخی و انواع حزب در ایران و به بحث انتخابات (چیستی، اهمیت و ضرورتهای انتخابات) و رقابتهای انتخاباتی زمان جنگ؛ یعنی از مجلس دوم تا سوم و پس از جنگ یعنی؛ از مجلس سوم تا چهارم و از مجلس چهارم تا آغاز دوره ریاست جمهوری خاتمی و پس از تشكیل دولت خاتمی تا مجلس ششم شورای اسلامی و در خاتمه بحث انجام نتیجهگیری از انتخابات و بررسی رقابت سیاسی در دوره 12 ساله حیات جمهوری اسلامی و در نهایت، به تصاعدی شدن رقابتهای درون ساختاری در انتخابات ریاست جمهوری پرداخته تا بحث را وارد مرحله دوم خود؛ یعنی بخش دوم پژوهش نموده تا به دیدگاههای صاحبنظران سیاسی و قواعد رقابت سیاسی پس از تصویب قانون اساسی پرداخته شود.
و اما در بخش دوم، شامل دو فصل است كه به بخشی از سؤالات فرعی و فرضیههای فرعی میپردازد:
فصل اول این بخش، دیدگاههای «دال و هانتینگتون و لوسین پای» را كه تكثرسیاسی، حاصل رقابت سیاسی و «هانتینگتون» هم كه از پیروان دال در این نظر است پرداخته است.
در فصل دوم این بخش قواعد رقابت سیاسی در نظام جمهوری اسلامی كه در 28 مرداد 1358 توسط مجلس بررسی نهائی شده، پرداخته است، و از این حیث اصول كلی قواعد رقابت سیاسی و اسلام و رقابت و دیدگاههای مخالف و موافق با چند استدلال درباره دیدگاه مخالف طرح میگردد و در نهایت درباره شورا و رقابت بحث میشود.
بخش سوم پژوهش، كه بخش نهائی محسوب شده، به پاسخگوئی به فرضیه اصلی تحقیق پرداخته و در پنج فصل تقسیم بندی شده است:
فصل اول این بخش، مفهوم فرآیند و برآیند امنیت ملی كه اقتدار ملی را بدنبال دارد و نكات مهم در امنیت ملی همچون تواناییهای یك كشور، تهدیدات خارجی، ارزشهای داخلی، پرداخته شده است.
فصل دوم این بخش، به اصول بنیادین و امنیت ملی نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران و تأثیر رقابتهای سیاسی و فرهنگ و مشاركت سیاسی بر امنیت ملی كه در واقع پاسخ سؤال اصلی است پرداخته شده است.
در فصل سوم این بخش، به آسیبشناسی ساختاری و امنیتی كردن رقابت پرداخته شده.
فصل چهارم این بخش، احزاب سیاسی در یك نگاه و جداول دیدگاه گروهها و احزاب سیاسی را پیگیری نموده است.
فصل پنجم این بخش، به نتیجهگیری از پژوهش انجام گرفته و منابع به كار برده در این پژوهش معرفی گردیده كه از نظر خوانندگان محترم میگذرد.
مفهوم رقابت
رقابت به معنای عام كلمه از قدمتی به درازای زندگی اجتماعی انسان برخوردار است، گردهمائی افراد بشر در نقاط مسكون دنیا كه ابتدا تحت تأثیر ذات اجتماعی انسان صورت گرفت، زمینهساز بروز نیازهای دیگری نیز شد. به مرور كه انسانها، حكومت داری را تجربه كردند، رقابت، به بخشهای دیگر نیز كشیده شد، گروههای مختلف انسانی در شكل قبیلهها با هدف دستیابی به ریاست قبیله یا تصرف قلمرو دیگران و تسلط بر آنان به رقابت با هم قطاران یا افراد مقابل خود پرداختند.
دوران جدید كه با حاكمیت مطلق انسان بر سرنوشت خود در دنیای غرب آغاز شد، نوع جدیدی از حكومت را بنام دمكراسی به دنیای بشریت عرضه داشت كه پایانی بر حیات نظامهای پادشاهی بود، از اولین ویژگیهای این حكومت مطرح كردن شعار اختصاص تعیین سرنوشت بشر به خود او بود كه به تدریج به شكل حكومت نمایندگی خود را نشان داد. اقتضای حكومت نمایندگان ملت، انتخاب آنها از سوی مردم بود، مردمی با سلیقههای مختلف. ادامة این روند به پیدایش فرقههایی در جامعه انجامید كه كار ویژة اصلی خود را طراحی و اجرای برنامة تصاحب و حفظ قدرت سیاسی بهشكل مساعدت در انتخاب نمایندگان مردم قرار داده بودند.
گرچه جهان، حداقل از لحاظ اسمی با عنوان جمهوری اسلامی موریتانی و جمهوری اسلامی پاكستان تا سال 1979 میلادی یا سال 1357 هجری شمسی آشنا بود، اما تشكیل جمهوری اسلامی شیعه مذهب در ایران و تأثیری كه انقلاب اسلامی بر معادلات منطقهای و بینالمللی قدرت نهاد، اندیشیدن دربارة سوال پیش گفته از این لحاظ جدیتر و ضروریتر ساخته است.
بسیاری از اندیشمندان و صاحبنظران امور سیاسی مترصد مشاهدة چگونگی تعامل رقابت گروههای سیاسی با دوام نظام سیاسی و در نتیجه كارآمدی نظام در این جهت بودهاند.
مسئلهای كه ناشی از شعارهایی است كه توسط انقلاب اسلامی مطرح شده و در قانون اساسی نیز آمده است. علیرغم اهمیت موضوع، بلحاظ بینالمللی و بویژه داخلی و افزایش مباحث مربوط به آن، در سالهای اخیر، پژوهشی قانع كننده دربارة آن، صورت نگرفته است، البته نبود پژوهشی جامع در این باره اختصاص به دورة نوپایی جمهوری اسلامی ندارد، بلكه دورة ماقبل آن نیز از همین كمبود رنج میبرد.
دربارة احزاب سیاسی، انتخابات یا سایر تحولات سیاسی سالهای 1375ـ1285 آثار فراوانی به رشته تحریر درآمده، اما تلاش علمی با دورنمای آنچه مطرح شد كمتر مورد توجه بوده و حالتی كاملاً فرعی داشت. هرچند در طول یكصد سال اخیر، تنازع سیاسی چنان هوش از سر بازیگران عرصه سیاست ایران ربوده كه تنها و تنها در فكر اختصاص سهم بوده و كمتر به تداوم حیات نظام سیاسی فكر میكردهاند.
رقابت كه موصوف سیاسی واقع شده، از لحاظ لغوی و اصطلاحی قابل مطالعه است.
1ـ رقابت سیاسی از لحاظ لغوی
در لغتنامه دهخدا دو كلمه رقابت و رقیب نزدیك بهم بكار رفته و معانی آن تا حد زیادی راهگشا و وافی به مقصود است. برای واژه رقابت، معانی: «نگهبانی كردن»، «انتظار كشیدن»، «انتظار و نگهبانی انتظار» «چشم داشتن و همچشمی» (دهخدا 1377، ج 8 و ص 12189) و مقابل واژه رقیب: «نگهبان»، «نگاهبان»، «حارث»، «نگاهبان بر هر چیزی»، «حافظ و نگهبان»، «پاسپان و مراقب» ذكر شده است. (دهخدا 1377، ج 8، ص 12203). به علاوه توضیح داده شده كه چون «دو كس بر یك نفر و یا یك چیز عاشق و مایل باشند، هر یك فرد دیگری را رقیب خواهد بود»، «دوكس كه بر یك معشوق باشند، هر یكی فرد دیگری را رقیب باشد، چرا كه هر یكی از دیگر نگهبانی و حفاظت معشوق میكند»، «ستارهای كه چون طالع شود مقابل او غروب كند» یا ستاره یا صورتی كه فرو شود چون دیگری برآید.» «ستارهای كه چون طلوع كند ستارة مقابل او فرو شود و همة منازل رقیباند مگر صاحب خود را»، «رقیب ستارهای است كه غروب كند با طلوع دیگری مانند ثریا كه رقیب آن اكلیل است و همین كه ثریا موقع عشاء طلوع كرده اكلیل غروب میكند و برعكس همین كه اكلیل هنگام عشاء طلوع كرد ثریا فرو شود»، «چون ثریا كه رقیب اكلیل است و بالعكس»، «گویا نام یكی از دو ملك كه مواظب اعمال آدمی باشند و نیكو و بد عمل نویسنده در اشاره آیه شریفه «ما یلفظ من قول الالدیه رقیب عتید» «رقیب دست چپ: فرشته موكل بر اعمال بد شخص» «رقیب دست راست: فرشته موكل بر اعمال نیك شخص» دهخدا (1377، ج 8، ص 12204)
در فرهنگ فارسی عمید نیز به نوعی همان معانی رقابت بطور موجزتر ذكر شده و تنها واژههای چشمداشتن بر چیزی و همچشمی كردن به آن اضافه شده. «عمید، 1373، ص 704» و نیز در مقابل كلمه رقیب به معانی پیش گفته واژه «منتظر» افزوده شده است. «عمید، 1373، ص 705». از معانی ذكر شده در بالا نكات ذیل حاصل میشود:
اول ـ دوعبارت «چون دو نفر بر یك نفر» و «دو نفر بر یك معشوق عاشق باشند» بیانگر چیزی هستند كه موضوع رقابت واقع میگردد در عبارت دهخدا موضوع رقابت، معشوق است و در سیاست امروزی قدرت سیاسی، موضوع رقابت است.
دوم ـ عبارتهای «ستارهای كه چون طلوع كند»، «ستارهای كه چون طالع شود» و «ستاره یا صورتیكه فرو شود» حاكی از نتیجه نهایی رقابت است كه پس از انجام رقابت یكی از دو رقیب به موضوع دست مییابد و دیگری از صحنه خارج میشود.
سوم ـ عبارات «مواظب»، «نگهبان»، یا نام ملكی است بر دست راست كه حاكی است از دور مایه مراقبت دائمی است به نوعی كه نمایانگر كنش و واكنشهای رقبا نسبت به یكدیگر است كه در طول مدت رقابت یا چشم و همچشمی اتفاق میافتد.
وقتی صفت سیاسی به رقابت اضافه میشود معنای اصطلاح مزبور كاملتر میشود.
گرچه در متون قدیمی سیاست به معنای «پاس داشتن ملك، نگاه داشتن، حفاظت حراست، حكم راندن بر رعیت، رعیت داری كردن، مجازات كردن، حكومت، ریاست و داوری» آمده (دهخدا، 1377 ج 9 ص 13866)، امروزه از آن «فرایند مداوم مذاكرهای» استنباط میشود «كه حل مصالحه آمیز منازعات را تضمین مینماید»[1]
همواره از رقابت سیاسی به همزاد با مشاركت سیاسی یاد میشود و بین آن دو تفكیكی صورت نمیگیرد، در متون متعددی كه در این باره به رشته تحریر درآمده یكی لازمه دیگری دانسته شده و تحقق یكی بدون دیگری، ناممكن قلمداد شده است. همچنین به هنگام طرح مسئله ماشینهای انتخاباتی، یعنی احزاب سیاسی، از رقابت سیاسی سخن به میان آمده و ظاهراً كنشها و واكنشهای احزاب سیاسی در ساماندهی سیاسی امور، عین رقابت سیاسی دانسته شده است[2]، به علاوه آنچه در این باره به رشته تحریر درآمده، عموماً به طور كلی مقومات مقدمات، متفرعات، بنیادها و ملزومات رقابتسیاسی را مورد توجه قرار داده است.
شاید بداهت اصطلاح رقابت سیاسی، موجب بینیازی از تعریف آن باشد، یا، احتمالاً چون با وجود مشاركت سیاسی، رقابت سیاسی حالتی عملیاتی داشته، ذهنیت موجود دربارة آن عینی تلقی شده و بیشتر به تعریف مشاركت سیاسی، عنایت شده است. به عنوان مثال «مایرون واینر» ضمن ده تعریف كه از مشاركت سیاسی به عمل آورده، تعریف ذیل را انتخاب كرده است:
«هر نوع اقدام داوطلبانه، موفق یا ناموفق، سازمان یافته یا بیسازمان، مقطعی یا مستمر كه برای تأثیرگذاری بر انتخابات سیاستهای عمومی، اداره امور عمومی یا گزینش رهبران سیاسی در سطوح مختلف حكومتی اعم از محلی و ملی، روشهای قانونی یا غیرقانونی را بكار گیرد.»
تعریف مایرون واینر تا حد زیادی با جوهره رقابت سیاسی تناسب دارد، در واقع هدف از رقابت سیاسی نیز چیزی جز نوعی تأثیر گذاری بر سیاست كشور یا قدرت سیاسی نیست، او میگوید:
«وقتی از مشاركت كنندگان سخن به میان میآوریم، بعضاً منظورمان افراد فعالی است كه برای دستیابی به مناصب دولتی تلاش میكنند، در همایشهای عمومی حضور مییابند، به احزاب سیاسی میپیوندند و ساعات زیادی از وقت خود را در امور عمومی صرف میكنند»[3]
به همین جهت میتوان رقابت سیاسی را مسابقهای تصور كرد كه برای تصاحب و حفظ قدرت سیاسی، توسط بازیگران سیاسی صورت میگیرد.
دربارة این نوع تعریف از رقابت سیاسی نكاتی قابل ذكر است:
اول ـ رقابت سیاسی در طول زمان بویژه در دنیای غرب دستخوش دگرگونیهایی شده است از خشونت بار بودن در دوران ماقبل مدرن به مسالمت آمیز و مبتنی بر گفتگو بودن در دوران مدرن از حالت گریز از مركز داشتن به حالت متمایل به مركز بودن، از حالت برون سیستمی داشتن به درون سیستمی شدن، از جمعی و تودهای بودن به نهادی و قانونمند بودن، از هویتی بودن به اقتصادی و اجتماعی شدن، از تلاش برای دستیابی صرف به منافع به تلاش برای تحقق شایسته سالاری در امر حكومت تحول یافته است.
بطور كلی در این تحول مهم دو عامل اساسی نقش داشته است:
1ـ از یك سو در نظامهای سیاسی با تبدیل آنها از بسته (قطع ارتباط آنها با محیط سیاسی) به باز (ایجاد ارتباط با محیط) تغییرات اساسی حاصل شده.
2ـ نوع مطالبات اجتماعی از هویتی به اقتصادی و اجتماعی تغییر یافته كه به نوبة خود حاصل مطالبات را از سركوب و خشونت به گفتگو، رقابت مسالمت آمیز و پاسخگویی تغییر داده است.
قیمت فایل فقط 4,900 تومان
برچسب ها : بررسی علل رقابتهای مثبت و منفی و تأثیر آن بر امنیت ملی كشور ایران , طرح توجیهی بررسی علل رقابتهای مثبت و منفی و تأثیر آن بر امنیت ملی كشور ایران , دانلود بررسی علل رقابتهای مثبت و منفی و تأثیر آن بر امنیت ملی كشور ایران , روانشناسی , نظام مردمسالار دینی , مصلحتهای شرعی و دینی , امنیت ملی , گسترش فرهنگ مشاركتی , رقابت , رقابت سیاسی , , تكیه بر برائت افر
لذت درآمدزایی ساعتی ۳۵٫۰۰۰ تومان در منزل
فقط با ۵ ساعت کار در روز درآمد روزانه ۱۷۵٫۰۰۰ تومانی