رویكرد شناختی و روانی شناسی امروزه مورد توجه بسیار قرار گرفته است وبیشتر از هر رویكرد دیگری مورد تجربه واقع می شود
قیمت فایل فقط 5,900 تومان
بررسی رابطه بین باورهای غیر منطقی و میزان اضطراب در دانشجویان پسر و دختر
«فهرست عنوان»
فصل اول: | شماره صفحه |
مقدمه | 2 |
بیان مسئله | 5 |
سوال تحقیق | 7 |
ضرورت تحقیق | 7 |
اهداف پژوهش | 8 |
فرضیه | 8 |
تعریف عملیاتی واژه ها | 8 |
واژه ها |
|
فصل دوم |
|
زمینه مسئله | 11 |
تعریف روان درمانی | 15 |
اهداف روان درمانی | 17 |
درجات روانی درمانی | 18 |
روش های روان درمانی | 20 |
بیماری روانی از نظر فروید | 21 |
فرضیه ها و مفاهیم بنیادی روانكاوی | 22 |
تعریف روانكاوی | 23 |
هدف روانكاوی و روان درمانی تحلیل | 24 |
هدف روان درمانی تحلیل گر1 | 24 |
انسان از دیدگاه مكتب رفتار گرائی | 25 |
فرضیه های رفتارگرای | 25 |
بیماری روای از دیدگاه مكتب یادگیری | 21 |
رفتاردرمانی | 6 |
تكنیك های رفتاردرمانی | 27 |
رفتار درمانی شناختی | 28 |
انسان ازدیدگاه روان شناسی انسان گرایی | 28 |
اصول و فرضیه های روانشناسی انسان گرایی | 29 |
روان شناسی شناختی | 33 |
فرضیات شناخت درمانی | 34 |
انسان در نظریه شناختی | 36 |
بیماری روانی در نظریه شناختی | 36 |
اهداف روان درمانی شناختی | 37 |
روش و شیوه شناخت درمانی | 37 |
نقش درمانگر درنظریه شناختی | 38 |
فنون و اجزا شناخت درمانی | 39 |
محدودیت های شناخت درمانی | 40 |
نظریه درمانی عقلانی عاطفی (الیس) | 40 |
مفاهیم بنیادی نظریه الیس | 42 |
نظریه شخصیت الیس | 43 |
اضطراب و بیماری روانی در نظریه عقلانی و عاطفی | 45 |
تفكرات غیر منطقی | 47 |
روان درمانی در نظریه عقلانی عاطفی | 50 |
فرایند درمانی | 52 |
نقش درمانگر | 53 |
اضطراب | 64 |
سطوح اضطراب | 66 |
خلاصه | 67 |
مبانی نظری اضطراب | 68 |
نظریه های یادگیری | 69 |
نظریه های اصالت وجودی | 71 |
نظریه های شناختی | 72 |
نظریه های زیست شناختی | 74 |
عوامل اضطراب و تنیدگی | 74 |
پاسخ های سیستم ایمنی | 78 |
پاسخ های شناختی به اضطراب | 80 |
دو مورد از تحقیق انجام شده در زمینه این پژوهش | 81 |
فصل سوم |
|
روش تحقیق | 84 |
جامعه آماری | 85 |
متغیرهای پژوهشی | 85 |
فرضیات مربوط به كنترل متغیرها | 86 |
ابزار تحقیق | 87 |
روش های آماری | 90 |
محدودیت های روش ها و چگونگی تاثیر آن بر تحقیق | 91 |
فصل چهارم و پنجم |
|
تجزیه و تحلیل داده ها | 93 |
فرضیه | 93 |
خلاصه | 99 |
منابع و مأخذ | 102 |
مقدمه:
رویكرد شناختی و روانی شناسی امروزه مورد توجه بسیار قرار گرفته است وبیشتر از هر رویكرد دیگری مورد تجربه واقع می شود.
رویكرد شناختی معتقد است كه ریشه رفتارهای انسان در نوع تفكر و نگرش وطرز تلقی می گوید:
«نخستین اصل شناخت گرایی است كه حال انسان نتیجه شناخت ها و تفكرات اوست.» با استفاده از تئوری ABC درمان شناختی- رفتاری پیشرفت بسیار زیادی از دهه 1970 تاكنون داشته است و اكنون یكی از رایجترین اشكال درمان روان شناختی است (الیس، 1991،ص2) عبارت زیر نیز توضیحی از این موضوع توسط الیس است. «در سالهای اخیر روان درمانیهائی كه گرایش شناختی دارند. نه فقط به دلیل پژوهش هایی كه اثر بخشی آن را تأئید كرده اند، بلكه به دلیل شهرت عامی كه یافته اند، موفقیت زیادی داشته اند و سهولت گرایش شناختی در درمان مستقیم باعث شده است كه این شیوه نسبت به سایر شیوه ها مطبوعتر و كمتر تهدید كننده باشد. (الیس، 1989، ص3)
صدها مطالعه در تحقیقی كنترل شده نشان داده اند كه RET و CBT مقایسه با سایر روش های روان درمانی به طور معنی دارتری به مراجعان كمك كرده اند تا كمتر پریشان باشند.
چند ده مطالعه دیگر نشان داده اند كه آزمون هایی كه برای سنجش باورهای غیر منطقی و نگرش مختل بر اساس تئوری ABC ساخته شدهاند، به طول معنی داری گروه های پریشان و گروه های افراد كمتر پریشان را از یكدیگر متمایز می سازد. (بایسدن 1980، دیجیوسپی، میلروتركسر 1959، الیس، 1979، هرلن و بمیس 1981، شوارتس،1982، وودز به نقل از الیس، 1991 ص2).
اساس شكل گیری نظریه منطقی-هیجانی ارائه مدل ABC درباره پریشانی هیجانی است (الیس 1962 الیس، a1997، b1977 به نقل از الیس، 1991 ص 3) بر اساس این رویكرد پیامدهای هیجانی پریشان كننده (Cها) به طور مستقیم از وقایع فعال ساز (Aها) پیروی نمی كنند.
بلكه تاثیر وقایع فعال ساز بر پیامدهای هیجانی به وسیله باورهای شخص (Bها) تحت تاثیر قرار می گیرد. الیس (شفیع آبادی،1373، ص 126-122) بر مجموعه ای از باورها تاكید می كند.
كه فرض می شوند رایجترین منبع های پریشانی هیجانی باشند. این باورها مشتملند:
1- اعتقاد فرد به این كه لازم و ضروری است كه همه افراد دیگر جامعه او را دوست بدارند و تاییدش كنند.
2- اعتقاد به اینكه لازمه احساس ارزشمندی وجود حداكثر لیاقت، كمال و فعالیت شدید است.
3- اعتقاد فرد به اینكه گروهی از مردم بد و شرور هستند و باید به شدت تنبیه شوند.
4- اعتقاد فرد به اینكه اجتناب و دوری از بعضی مشكلات زندگی و مسئولیت های شخصی فرد، آسانتر از مواجه شدن با آنهاست.
5- اعتقاد فرد به اینكه اگر حوادث و وقایع طوری نباشد كه او می خواهد. بی نهایت ناراحتی و بیچارگی می آورد.
6- اعتقاد فرد به اینكه بدبختی و عدم خشنودی او به وسیله عوامل بیرونی به وجود آمده است.
7- اعتقاد فرد به اینكه چیزهای خطرناك و ترس آور موجب نهایت نگرانی می شوند و فرد همواره باید كوشا باشد تا امكان به وقوع پیوستن آنها را به تاخیر بیاندازد.
8- اعتقاد فرد به اینكه باید متكی به دیگران باشد و بر انسان قویتر تكیه كند.
9- اعتقاد فرد به اینكه تجارب و وقایع گذشته و تاریخچه زندگی تعیین كننده مطلق رفتار كنونی هستند و اثر گذشته را در تعیین رفتار كنونی به هیچ وجه نمی توان نادیده انگاشت.
10-اعتقاد به اینكه انسان باید در مقابل مشكلات و اختلالات رفتاری دیگران كاملا برآشفته و محزون شود.
11- اعتقاد فرد به اینكه هر مشكلی همیشه یك راه حل درست و كامل فقط یك راه حل وجود دارد و اگر انسان بدان دست نیابد بسیار وحشتناك و فاجعه آمیز خواهد بود.
الیس می گوید این باورها منجر به این می شوند كه افراد وقایع را بسیار ناراحت كننده تلقی كرده و مطابق با آن پاسخ خواهند داد این مدل اساسی محرك بزرگی برای دیدگاه شناختی كه به رفتار درمانی و زمینه های وابسته مربوط می شوند، بوده است (الیس 1977)
اساساً این باورها غیر منطقی تحت چهار عنوان قرار می گیرند:
1- باور وحشتناك بودن
2- باور مربوط به تحمل ناكامی پائین
3- تقاضاها یا خواسته های مستبدانه
4- ارزیابی از خود به صورت كلی
هدف پژوهش حاضر این است كه با توجه به نظریه الیس نشان دهد تفكرات غیر منطقی حاكم بر فرد می تواند میزان اضطراب فرد ارتباط داشته باشد.
انسان عصر ما به دنبال آرامش روانی است. دنیای امروز با پیچیدگی ها و ویژگی های خاص فرهنگ ماشینی انسان را درگیر و دار اضطرابهای كشنده ای قرار داده است كه چهره زندگی را رنگ بس نازیبا زده و آن را غیر قابل تحمل ساخته است. آرزوی هر انسانی آرامشی است كه بتواند در آن مسیر زندگی خود را به سوی سعادت طی كند و اضطراب سدی است محیط بر انسان و محاط در انسان كه سراسر حیات درون و بیرون او تحت تاثیر خود قرار داده است و این سوال برای هر یك از ما مطرح است كه ریشه اضطراب های انسان در چیست؟ و چگونه می توان به مقابله با آن پرداخت؟ با توجه به اینكه هر یك از مكاتب روان شناسی انسان و مشكلات او را از دریچه ای خاص مورد مطالعه قرار می دهد، بر اساس دیدگاه خود راه حل هایی برای مشكلات او مطرح میكند.
اساس طبقه بندی روان درمانی، تمركز درمان بر روی یكی از جنبه های عملكرد روان میباشد. این سه جنبه عبارتند از رفتار، عواطف و تفكر.
رفتار درمانی با تمركز بر تئوری یادگیری و تغییر رفتار معتقد است كه تمام رفتارها حاصل یادگیری است درمان عاطفی، عواطف متعارض و اظهار نشده فرد را ریشه مشكلات روانی می داند. و درمان بر اساس تفكر معتقد است كه رفتار بر اساس معنی كه فرد به حوادث و پدیده ها می دهد شكل می گیرد و تغییر می كند.
این پژوهش بر اساس روش درمان عقلانی- عاطفی RET ) الیس 1970 و (Elis پی ریزی و دنبال شده است).
الیس معتقد است كه: دو اضطراب و اختلالات عاطفی نتیجه تفكر غیر منطقی و غیر عقلانی هستند به نظر او افكار و عواطف كنشهای متناوب و جداگانه ای به شمار نمی آیند.
انسان به وسیله اشیای خارجی مضطرب و آشفته نمی شود بلكه دیدگاه و تصوری كه از اشیا دارد موجب نگرانی و اضطراب وی می شوند. تمام مشكلات افراد از تفكرات موهومی سرچشمه می گیرند كه از نظر تجربی معتبر نیستند. (ناصری، شفیع آبادی1365).
سوال تحقیق:
1- آیا رابطه ای بین سطح تفكرات غیر منطقی و میزان اضطراب وجود دارد؟
ضرورت تحقیق:
كلی می گوید: اختلال روانی عبارت است از استفاده از ساختارهای ذهنی كه عدم صحت و كارایی آنها به اثبات رسیده است (شاملو 1368)
اضطراب مفهوم اساسی در همه نظریه های شخصیت و یكی از عوامل مهم در اختلالات رفتاری است. مطالعاتی كه در زمینه هایی غیر از آسیب شناسی روانی، به ویژه در حیطه یادگیری و ادراك انجام گرفته نشان می دهد كه تاثیر اضطراب فراتر از موارد بالینی بوده است (اسپیلبرگر 1996).
حدود 5 تا 20 درصد از مردم ممكن است از اضطراب حاد یا مزمن ناراحت باشند و زنها دوبار بیشتر از مردها از این اختلال در عذابند. (احمدی 1368)
همچنین گفته می شود كه حدود 10 تا 14 درصد مراجعین به متخصصین قلب مبتلایان به نوروز اضطراب هستند.) (توحیدی،1364).
با توجه به اهمیت موضوع تفكر و گستره و حاكمیت آن در زوایای زندگی از طرفی و اهمیت موضوع اضطراب به عنوان ریشه اساسی همه بیماری های نوروتیك (فروید،1369) از طرف دیگر لازم به نظر می رسد كه جایگاه تفكر در ایجاد اضطراب مشخص شود تا بتوان از نحوه های تفكر اضطراب زا پیشگیری كرده و به اصطلاح آن بپردازیم.
اهداف پژوهش
1- بررسی ارتباط تفكرات غیر منطقی یا اضطراب
2- معرفی شیوه عقلانی- عاطفی الیس به عنوان یك شیوه درمانی
فرضیه:
1-هرچه تفكرات غیر منطقی در فرد بیشتر باشد میزان اضطراب در فرد بالاتر است.
تعریف عملیاتی واژه ها
تفكر:
ونیكه معتقد است كه تفكر به انعكاس، تعمق، عقیده، اندیشه، قضاوت یا خیال پردازی و به آنچه در ذهن می گذرد اطلاق می شود و از دیدگاه روان شناختی تفكر عبارت است از: سازمان یافتگی و دوباره یابی آموخته های گذشته در موقعیت كنونی.
تفكر منطقی:
اسمیت و هرلینش (1371) تفكر منطقی را با اندیشیدن مترادف می دانند و معتقدند كه تفكر منطقی با دیگر انواع تفكر از این جهت كه به وسیله هدفی (حل مسئله) كنترل و هدایت می شود تفاوت دارد.
تفكر غیر منطقی:
شفیع آبادی (1368) می نویسد: تفكر غیر منطقی از نظر الیس همان اندیشه باطل وهمی و خیالی می باشد كه منجر به بروز اختلالات روانی می گردد.
در این تحقیق غیر منطقی آن چیزی است كه از طریق تست سنجیده می شود.
اضطراب:
پریشانی در عین حال روانی و بدنی كه در اثر ترسی مبهم و احساس نا ایمنی و تیره روزی در فرد آدمی به وجود می آید. معمولا اصطلاح دلهره را به حسهای بدنی كه با اضطراب همراهند اختصاص می دهند. (منصور، دادستان راد:1365)
اضطراب در این پژوهش: آن چیزی است كه از طریق تست (40 سوالی) اضطراب كامل سنجیده می شود.
زمینه مسئله
مقدمه
در این بخش زمینه ای بر روان درمانی و تئوری ها و تحقیقات انجام شده در رابطه با مسئله تحقیق (ارتباط تفكرات غیر منطقی با بروز حالات اضطراب) مورد بحث قرار میگیرد.
بشر در ابتدا امراض روانی را پدیده ای ماورا الطبیعه می دانست و از طریق جن گیری به درمان امراض می پرداخت. مثلا جمجمه را سوراخ می كرد و روح پلید را آزاد می كرد.
بقراط (460 تا 370 قبل از م) با تئوری های تازه خود اساس این علم را پایه ریزی كرد. او مركز فعالیت های بشر را مغز می دانست و اختلال در آن را سبب بروز امراض روانی می دانست.
تلاشی كه از زمان بقراط شروع شده بود به وسیله آریتوس Aritus و سورانوس Soranus ادامه یافت اما با مرگ یكی دیگر از علمای آن زمان به نام گالن Gallen (110-130 ق.م) متوقف ماند.
دانشمندان و حكما حالات نوروتیك را از روزگاران باستان می شناخته اند ملای رومی در مثنوی قصه كنیزكی كه دچار سودای عشق شده بود را می گوید كه چگونه ناكامی و محرومیت حالاتی از بیماری روانی را در او ایجاد كرده بود. طبیب الهی با پرستش و پاسخ نخست از ممالك شهرها و كوی و برزن نام می برد تا به دیار معشوق می رسد و سپس نام معشوق را جستجو می كند و با تدبیر حكیمانه كنیزك را درمان می كند.
بیانات دانشمندان اسلامی چون بوعلی سینا درباره ادراك، احساس، عواطف كه برای تبین آنها از زیر بنای زیستی استفاده های دقیقی انجام شده و متاسفانه به دلیل عدم آگاهی دانش پژوهان مسلمان و یا شاید سهل انگاری آنان نادیده گرفته شده است میدان بزرگی از تحقیق را در این زمینه پیش رو قرار می دهد.
در قرن شانزدهم شخصی به نام وایوز Vives یك قرن قبل از هایز و سه قرن قبل از فروید درباره افكار و تاثیر عواطف بر آن بحث می كرد و این نوشته ها شباهت بسیاری با نوشته های فروید دارد. پاراسلوس Paraceluses و وایر Weyer نیز سعی بر جدائی روان شناسی طبی از الهیات كردند.
در قرن نوزدهم هر چند در زمینه آناتومی و فیزیولوژی اعصاب پیشرفت محسوسی روی داد هنوز توسعه روان شناسی در اختیار فلاسفه ای چون: بیكن (قرن 17) دكارت قرن 18 هابز، مالبوانش و اسپینوزا بود.
در1796 م. ویلیام توك Tuke بیمارستانی در انگلستان ترتیب داد و فیلیپ پینل pinel در قرن 18 ریاست بزرگترین بیمارستان روانی فرانسه را به عهده گرفت و فرایك Fricke در سال 1795 در آلمان گامهایی در همین زمینه برداشت بنجامین راش Rash نیز در سال 1800 در آمریكا به اقدامات مشابهی دست زد.
ظهور مسمریزم Mesmerism در قرن نوزدهم و شناخت هیپنوتیزم در ایجاد پیسكوآنالیز و تئوری های جدید شخصیت تاثیر بسزایی داشت.
شاركو و برنهایم به منظور تحقیق و درمان از روش هیپنوتیزم كمك گرفتند. پیرژانه Jonet نیز با تحقیق در زمینه «از هم گسیختگی شخصیت» به پیشرفت این زمینه كمك كرد.
روان درمانی از سه جریان تاریخی ریشه می گیرد:
1- روش جادوئی برخورد با مشكلات انسانی.
2- روش های تداوی مذهبی.
3- روش های علمی در روان درمانی، (احمد احمدی 1363).
با وجود انكه بشر از دیرباز به نقش سازنده و پر اهمیت روابط كلامی در تغییر طرز فكر، احساس و رفتار آدمیان واقف بوده و همیشه این شیوه را در ترغیب افراد به انجام اموری كه مقبولیت اجتماعی داشته است به كار می داشته معهذا باید روان درمانی را به معنایی كه امروز در روان شناسی بالینی مطرح است دانشی نوخاسته دانست گرچه پینل در قرن 18 با سعی در شناخت هر چه بیشتر بیماران روحی و ایجاد روابط انسانی با آنان اصول روان درمانی را تا حدودی منظور داشت و با وجود انكه در همان قرن مسمر (Mosmer) پدیده روانی هیپنوتیزم را در درمان بعضی از ناراحتی ها به كار بست. معهذا باید اواخر قرن نوزدهم را سالهای آغاز كاربرد منظم تكنیك های روان شناسی در درمان بیماری های روانی بدانیم. شاركو (Charcot) با كاربرد هیپنوتیزم و بروئر با تشویق و ترغیب بیماران به بیان آزادانه آنچه در درون دارند و فراهم داشتن محیطی كه در آن بیمار بتواند بدون بازداری های گوناگون آنچه می خواهد بگوید فصل جدیدی را در درمان بیماری های روانی گشودند. فروید كه تحت تاثیر افكار شاركو و بروئر بود و خود نیز مدتی هیپنوتیزم را در موارد معینی به كار برده بود با مطالعه دقیق روش های پیشنهادی این دو و تجربیاتی كه خود اندوخته بود مكتب روان كاوی را بنیاد نهاد. نهضت او انگیزه ای بود برای روان شناسان اروپائی و امریكائی كه فصول جدیدتری بر كتاب روان درمانی بیفزاید و مكاتب نوینی را پیشنهاد نمایند (اخوت،1335)
همزمان با فروید پاولف به قوانینی كه حاكم بر ضوابط پاسخ ها و محرك های محیطی بود دست یافت. او نشان داد كه چگونه سگها را می توان در وضعیتی قرار داد كه باعث بروز رفتار نوروتیك گردد. پاولف بعدا از یافته های خود در مورد بیماری های روانی استفاده كرد. ثورندایك، واتسون و اسكینر در مورد یادگیری و شرطی شدن تحقیق كردند و قوانین یادگیری و شرطی های عاملی را بیان كردند. و نحوه یادگیری رفتار غیر عادی را بیان كردند. راجرز (Rogers)به مفهوم «خود» توجه كرد و مزلو، نیازهای انسانی را مورد تاكید قرار داد و فرانكل اشكال انسان را نداشتن معنایی در زندگی دانست.
قیمت فایل فقط 5,900 تومان
برچسب ها : بررسی رابطه بین باورهای غیر منطقی و میزان اضطراب در دانشجویان پسر و دختر , طرح توجیهی بررسی رابطه بین باورهای غیر منطقی و میزان اضطراب در دانشجویان پسر و دختر , دانلود بررسی رابطه بین باورهای غیر منطقی و میزان اضطراب در دانشجویان پسر و دختر , روانشناسی , باورهای غیر منطقی , , دانلود طرح توجیهی , پروژه دانشجویی , دانلود پژوهش , دانلود تحقیق , پایان نامه , دا
لذت درآمدزایی ساعتی ۳۵٫۰۰۰ تومان در منزل
فقط با ۵ ساعت کار در روز درآمد روزانه ۱۷۵٫۰۰۰ تومانی